الا بذکرالله تطمئن القلوب

امروز رفتم مدارکمو از مدرسه تحویل گرفتم.

دانش آموزا و دبیرا نبودن بخاطر تعطیلات کرونا.

نمیدونستم چقدر دلم تنگ شده برای روزایی که میرفتم مدرسه تااینکه برای تاییدیه کتابخونه رفتم طبقه بالا ....راهرویی که بادوستام هزار دفعه رفتیم واومدیم...کلاسامون:))

دوست داشتم دوباره شلوغیشو ببینم .

مسخره بازیای زنگای تفریح بچه‌هارو ببینم.

دلم حتی برای سالن ورزشیمون هم تنگ شده که سر صبح روزای امتحان ورزش پدرمون درمیومد یه جوری که دیگه نای برگشت به کلاسامونو نداشتیم.

خلاصه که دلم تنگ شده برا اون روزا که دیگه بر نمیگردن:)

+مثل این بود که گردوخاک دفترخاطراتتو بزنی کنار.لحظه‌هایی که اونجا گذروندیم مثل یه فیلم ازجلوچشام رد شد.

+نمیدونم قراره دانشگاه هم یه روز جزو خاطراتم بشه؟!امیدوارم مثل مدرسه یه روز همینجوری دلم براش تنگ شه